یک جا. کلاً. تماماً. همه را با هم. (یادداشت مؤلف).
- یک جایی خریدن، یک جا و تمام و کلی خریدن چیزی: آذوقۀ سال را یک جایی می خرند. (یادداشت مؤلف)
یک جا. کلاً. تماماً. همه را با هم. (یادداشت مؤلف).
- یک جایی خریدن، یک جا و تمام و کلی خریدن چیزی: آذوقۀ سال را یک جایی می خرند. (یادداشت مؤلف)